به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از اهواز، خوزستان مهد نامآوران ناشناس و شهیران گمنامی است که گاهی حتی پس از وداع با عالم خاکی نیز قدر و منزلت آنان مجهول میماند.
در روزهای گذشته حوزه علمیه خوزستان غریبانه در سوگ چند تن از سالخوردگان و محاسن سفیدان خویش نشسته و گوهرهایی را از دست داده که حیات و ممات شان سراسر خیر و برکت و در عین حال، پر از سکوت و گمنامی بوده است.
یکی از آن عالمان فرهیخته حجتالاسلاموالمسلمین آقا سید محمود میرسالاری، فاضل گرانقدری است که در هفتهی گذشته و در ۲۱ خرداد دعوت پروردگارش را لبیک گفته و پس از عمری تحصیل، تدریس و تهذیب، به دیار باقی شتافت.
آنچه در ذیل میخوانید مختصری نافع از شرح ویژگیهای اخلاقی-علمی آقا سید محمود میرسالاری از فضلای قوم بختیاری ساکن در خوزستان، در بیان حجتالاسلام رضا حیدری، یکی از اساتید حوزه علمیه اهواز است.
حقیر طی سالهای ۱۳۸۲تا ۱۳۸۸روزی چند ساعت در آن مدرسه علمیه مبارکه (مقصود مدرسه علمیه امام صادق(ع) واقع در حصیرآباد و تحت اشراف حجتالاسلاموالمسلمین سید طیب موسوی است) تدریس داشتم؛ از ادبیات تا اصول مظفر و شرح لمعه و لذا از افتخاراتم ارتباط نزدیک با استاد سید محمود میرسالاری بود.
تفاوت سنی بنده و حاجآقای میرسالاری، قریب به چهل سال بود اما فروتنی و زهد اجتماعی و اخلاق ایشان موجب برقراری ارتباط میشد؛ روحیات وی الهامبخش بوده و انسان در حضورش حس خوبی داشت: نوعی احساس کوچکی همراه با افتخار...
«سید محمود» فرزند حجتالاسلام سید عبدالله متولد روستای آبلشکر از توابع شهرستان باغملک در ۱۳۱۷هـ.ش، خواندن و نوشتن زبان فارسی و ادبیات عرب و قران را نزد والد مرحومشان در آبلشکر و نزد علمای دزفول و شوشتر و سپس نجف فراگرفت.
وی کتب شرائع الاسلام، شرح لمعه، معالم الدین، قوانین الاصول، را نزد آیات عظام هادی معرفت و سید محسن کشمیری، راستی کاشانی و شهید سید اسدالله مدنی درس گرفته و از این اعلام در علم و عمل بهره برد.
حجتالاسلاموالمسلمین سید محمود میرسالاری، در درس خارج فقه و اصول آیات عظام شهید سید محمدباقر صدر، سید ابوالقاسم خویی و امام خمینی و سید علی سیستانی حضور فعال داشت.
وی پس از مهاجرت به ایران در حوزه علمیه اهواز ضمن تدریس دروس سطح، از محضر دو مرجع عالیقدر آیتاللهالعظمی میر سید علی بهبهانی و آیتاللهالعظمی مروج جزایری بهره برد.
ایشان همچنین مورد وثوق و تأیید اعاظم علمای حوزه نجف، اهواز و قم بوده و از آیات عظام خویی، گلپایگانی و اراکی و مکارم شیرازی و... اجازاتی داشت.
از روحیات انقلابی او همین بس که در اوج اختناق حزب بعث در عراق، در درس امام راحل و شهید صدر حضور یافت و در دوران شکلگیری انقلاب اسلامی در خطابههای خود در مسجد امام حسن(ع) خیابان ۵ حصیرآباد به روشنگری و حمایت از امام و انقلاب میپرداخت و مسجدش کانون اعزام بسیجیان به جبهههای حق علیه باطل بود و تعداد شهدا و ایثارگران آن مسجد هنوز هم مثالزدنی است.
بنده به یاد دارم وقتی در سال ۸۸ به ایشان گفتم از سوی نهاد رهبری مسئولیتی در دانشگاه به من سپردهاند و امسال از تدریس در این مدرسه و درکنار شما محروم میشوم و باید به تدریس مدرسه امام خمینی(ره) اکتفا کنم، برای من دعای خیر کردند و با اینکه معمولاً به پایین نظر میدوخت و سخن میگفت، نگاهش را بالا آورد و در چشمانم نگریست و گفت: «خدمت به رهبری و نظام واجب و لازم است و بر امثال شما عینیت دارد، برای تدریس در اینجا من به الکفایه هست».
شخصیت اخلاقی ایشان که در تواضع و فروتنی و مردمداری وی هویدا بود برای شاگردان، ارادتمندان و دوستان و اقشار مردم درس عملی اخلاق بود؛ زهد ایشان و روحیه اعراض از شهرت و حب خمول مانع از شناخت عموم مردم و طلاب از مکارم اخلاقی و علمش شد و البته کمکاری متولیان حوزه اهواز در دو دهه اخیر مزید بر علت...
بنده همیشه به مدیران مدارس علمیه اهواز توصیه میکردم که ایشان را برای تدریس اخلاق و آداب المتعلمین دعوت کنند، اما آنها ترجیح میدادند طلاب را با درس اخلاق علمای قم و تهران و اصفهان بار بیاورند که البته همچنان روال همین است.
وی پس از نیمقرن تدریس و تبلیغ و تربیت شاگرد در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۹۹در اهواز دعوت حق را لبیک گفت و روز ۲۲ خرداد در زادگاهش به خاک سپرده شد. تغمده الله بوجهه الکریم و طاب ثراه.
انتهای پیام./